۱۰ چیزی که هنرمند و کارآفرین با هم اشتراک دارند

خانم تریش دوگان، یکی از ۱،۵۰۰ میلیاردر بر روی کره زمین، عقل و دانش خود را در مورد هنرمندان و کارآفرینان به اشتراک می‌گذارد. خانم دوگان یک هنرمند، بشردوست، کارآفرین و میلیاردر است. خانم دوگان بیشتر زندگی خود را صرف ادغام این دو با هم و ایجاد ارتباط با مشتاق ترین کارآفرینان و هنرمندانی که روی زمین زندگی می‌کنند، کرده است. بنابراین، زمانی که پای هنر و کسب و کار به میان می‌آید، او اطلاعات زیادی را برای اشتراک گذاشتن با شنوندگان واقعی دارد. من اخیرا این فرصت را داشتم تا با خانم دوگان صحبت کنم و او دانش خود را در مورد هنر و کسب و کار با من به اشتراک گذاشت و من را از اینکه چقدر این دو به هم شباهت دارند آگاه ساخت. همانطور که می‌توانید تصور کنید، وقتی که شما یکی از ۱۵۰۰ نفری هستید که ثروتی معادل ۱ میلیارد دلار دارند، می‌توانید تقریبا با همه انسان‌ها ارتباط برقرار کنید.

از خانم دوگان پرسیدم که ”به نظر شما شباهت بین کارآفرینان بزرگ و هنرمندان عالی چیست؟” سپس عقب نشستم و به این گوش سپردم که این دو چه چیزهایی را با هم در اشتراک دارند. این ده مورد از آنها است:

۱- دریافت ناگهانی

توانایی پیروی از غرایز ذاتی تان به عنوان یک هنرمند یا تاجر برای فرآیند خلق کردن و انعطاف پذیری شما مهم و حیاتی است. استیو جابز برای خلق iPhone از غرایزش پیروی کرد، و میکل آنژ، که مجبور شده بود از Sistine chapel (نمازخانه سیس تین در واتیکان) نقاشی بکشد، شاهکاری را خلق کرد که هنوز بعد از ۵۰۰ سال هم جهانیان را شگفت زده می‌کند.

۲- خلاقیت

به عنوان ”استفاده از قوه تخیل یا ایده‌های اصلی، بخصوص در مورد یک کار هنری” تعریف شده است. اما در واقعیت، شخصی که کسب و کار راه می‌اندازد باید خلاقیت را برای ایجاد راه حل برای حل مشکلات و غلبه بر چالش‌ها نیز داشته باشد. هر دو فضا بسیار رقابتی و بدون کمبود هنر و تولیدات هستند، بنابراین خلاقیت یکی از خصیصه‌های پایدار هر دو است.

۳- متفاوت بیاندیش

هنرمند می‌تواند به آسانی به سمت کپی کردن آنچه که مرسوم و باب روز است کشیده شود اما بهترین هنرمند و کارآفرینان کپی نمی‌کنند، آنها متفاوت تر از آنچه که عادی و مرسوم و باب روز است فکر می‌کنند. موفق ترین شان سعی ندارند که حتی متفاوت تر از آنچه مرسوم است فکر کنند، زیرا آنها سعی در کپی کردن ندارند، بلکه تمایل دارند چیزی جدید خلق کنند و از آنچه که تاکنون انجام شده فراتر روند. Uber را می‌توان به عنوان یک راه حل “متفاوت اندیش” در زمینه تاکسی رانی دانست. در بیشتر موارد، متفاوت اندیشیدن نیازمند ساده سازی، و نه پیچیدگی است.

۴- وسواس داشتن و پیله کردن

هنرمندان و کارآفرینان بزرگ هر دو به حدی وسواس دارند که ممکن است آنها را در مورد آنچه انجام می‌دهند دیوانه خطاب کنند. آنها بخاطر غرق شدن در هنر یا کسب و کارشان و اختصاص تمام وقتشان به آن کاملاَ شناخته شده‌اند. آنها عشق به کارشان را به درجه ای می‌رسانند که دیگران حتی نمی‌توانند درک کنند. شنیدن اینکه هنرمندانی وجود دارند تا دم صبح در استدیو کار می‌کنند غیر معمول نیست. همین در مورد کارآفرینانی که حتی آخر هفته‌ها نیز کار می‌کنند و آنچه که مردم به عنوان “زندگی واقعی” می‌شناسند را از دست می‌دهند نیز درست است. هنرمند و کارآفرین وسواسی، کار می‌کند و زمانی که توسط کسانی که از وسوسه‌های خود پشتیبانی می‌کنند احاطه شده، به بهترین نحو کار خود را اجرا می‌کند.

۵- هنر یا محصول خود را به همگان نشان دهید

هر دو هنرمند و کارآفرین باید ایده‌ها و محصولات خود را به بازار و به دست دیگران برسانند. ما هنرمندی را که هنر خود را در خانه نگه داشته است نخواهیم شناخت. فقط هنرمندی را می‌شناسیم که هنرش را به همگان نشان داده باشد! (یا پس از آنکه شخص دیگری آن را از طرف آنها در معرض نمایش قرار دهد). همین امر در مورد تجار بزرگ نیز صادق است. آنها ایده‌های خود را به طور عظیم به بازار عرضه می‌کنند.

۶- کمال گرا نباشید

اگر برده‌ی کمال گرایی باشید، نمی‌توانید در هنر یا کسب و کار موفق عمل کنید. در حالی که هر دو کارآفرین و هنرمند دیوانه به دنبال کمال در کار خود هستند، اما پایبند آن نمی‌شوند چراکه می‌دانند برای اینکه بخواهند آن را درست انجام دهند باید کارشان را با سرعت تولید کنند.

۷- توجه جلب کنید

اگر هیچ کس هرگز در مورد شما چیزی نداند، هیچکس هرگز هنر یا محصول شما را نخواهد شناخت. باید شناخته شدن را به عنوان یک اولویت در نظر بگیرید. هنرمندان شناخته شده، لزوما بهترین هنرمندان نیستند، اما شناخته شده ترین‌ها هستند. حتی اگر شما یک کارآفرین باشید، باید خودتان را به دیگران بشناسانید یا شخصی این کار را برای شما انجام دهد.

۸- تعداد زیادی خلق کنید تا کیفیت کارتان بالا رود

شما هرگز با خلق یک قطعه یا محصول یا یک ارائه نمی‌توانید شاهکار هنری ایجاد کنید. هیچ کس آنقدر خیلی خوب یا خیلی خوش شانس نیست که اولین اثرش آنقدر خوب باشد که تمام دنیا به آن خیره شوند و آن را بشناسند. به احتمال زیاد مجبور خواهید شد که آثار زیادی خلق کنید تا بتوانید بهترین کیفیت را پیدا کنید.

۹- هدف

هدف هنرمند ایجاد تاثیر در بیننده یا مشتری است و همین امر در کسب و کار نیز صدق می‌کند. هدف هنرمند و کارآفرین این است که چیزی شگفت آور را خلق کنند تا مشتری یا استعدادیاب دست به کار شود و بخواهد محصول یا سرویس شما را داشته باشد.

۱۰- وقت خود را آزاد کن تا بتوانی خلق کنی

شما زمانی که کاری را که یا در انجام آن خوب نیستید و یا دوست ندارید انجام می‌دهید، نمی‌توانید چیزی خلق کنید. محول کردن کارهایتان به دیگران و حذف زمان و منابع بی فایده‌ای که بر روی مسایل و کارهای بیهوده‌ای که شما را از خلاقیت و توانایی‌تان برای تولید دور می‌کند، بسیار حائز اهمیت است.